هویدا و بهائیت

ارتباط بین هویدا با بهائیت و سیاست

هویدا و بهائیت

ارتباط بین هویدا با بهائیت و سیاست

عاقبت هویدا

هویدا در سقوط رژیم پهلوی نقش موثری داشت . او مفاهیم را توخالی ، زشت و بی ارزش کرد و همه چیز را به محور شوخی و تفریح و مضحکه کشاند . هویدا در افکار عمومی به عنوان یک فرد دروغگو ، حقه باز ، قالتاق ، متظاهر ، بی اعتقاد به هر اصل و پرنسیب اخلاقی و حتی هم جنس

 گرائی معرفی شده بود .

  تصادفی نبود که علم ، چند سال بعد از اینکه وزیران بهائی نصف کرسی های

 کابینه هویدا را اشغال کردند ، ابراز نگرانی می کرد . آن جهان وطنان بی ایمان به هراصل و بنیاد و کیش وآیین و ملیتی مگرکیش خودشان ، ماهرانه یکی پس ازدیگری به کابینه راه یافتند و شگفت آنکه حساس ترین پستها از جمله وزارت جنگ را در قبضه گرفتند .

 در مرداد 1356 امیر عباس هویدا پس از دوازده سال و نیم صدرات در میان امواج شعف و حیرت همگانی از نخست وزیری برکنار و به پست وزارت دربار برگزیده شد .

 علت برکنار کردن هویدا علاوه بر اشاعه شایعات گسترده درباره  نارضایی عمومی ، بی لیاقتی دولت در حتی اداره امور برق و روشنایی کشور و خاموشی های طولانی ، ناکارایی دولت در تمام اموری که از آن انتظار می رفت .

 چرا شاه  هویدا را  که همه مردم نسبت به او ناراضی و بدبین بودند در پست وزیر دربار شاهنشاهی

 می گماشت ؟؟

 بازی عجیبی است ، بازی تاریخ که اغلب تکرار می شود . اما نتیجه آن با بازی قبلی متفاوت است .

 شاه با انتصاب هویدا به مقام وزارت دربار شاهنشاهی فقط می خواست به مردم کشورش دهان کجی

 بکند و بگوید حال که همه از هویدا ناراضی هستید او را به مقام مهمتری می گمارم که در کشور استبدادی ایران کمتر از نخست وزیر نیست .

 در 17 دی ماه 1356 مقاله توهین آمیزی با عنوان ((ایران ، استعمار سرخ و سیاه )) به قلم احمد رشیدی مطلق که بعدها گفته شد این مقاله در قسمت مطبوعاتی دربار زیر نظر فرهاد نیکخواه  معاون مطبوعاتی

  هویدا تهیه شده و جهت چاپ در اختیار داریوش همایون وزیر اطلاعات وقت قرار داده شده بود ، در

 روزنامه اطلاعات به چاپ رسید در این مقاله قیام پانزده خرداد 1342 را ناشی از اتحاد

 غیر مترقبه ارتجاع سرخ وسیاه دانسته و با لحنی توهین آمیز که هرگز سابقه

 نداشت ، آیت الله خمینی را ((مردی ماجراجو ، بی اعتقاد ووابسته و سر سپرده به مراکز استعماری و جاه طلب )) معرفی کرده بود . درفضای متشنج آن روز انتشار این مقاله آتش بر انبار باروت زد و از آن روز پس برخوردهای خشن که به مدت یک سال ادامه داشت آغاز شد تا خروج شاه از ایران ادامه یافت .

 

 شاه برای فرو نشاندن خشم مردم  دستور برکناری هویدا را از مقام وزارت در بار شاهنشاهی صادر

 کرد . موقتا هویدا را به پادگان جمشیدیه منتقل کردند و چند هفته بعد درآن پادگان از

 او ودیگر بازداشت شدگان عکس گرفتند . در این روزها صحبت محاکمه هویدا و

 دیگر مسببین فساد وتباهی دوران 14 ساله به میان امده بود .

 چاپ تصاویر هویدا و همکاران او در بازداشتگاه تاثیر چندانی در جامعه به جا

 گذاشت . ( هویدا خسرو معتضد ص 521 - 561)

 واقعیت اینست که در دستگیری هویدا و به زندان انداختن او صحبت های پیشین علم موثر بود ووقتی وضاع از کنترل خارج شد محمدرضا که هویدا را مسبب چاپ نامه علیه (آیت الله خمینی ) و بروز اغتشاش میدانست دستور دستگیری او را داد و موقع خروج ازایران نیز وی را عمدا

 در زندان ساواک باقی گذاشت تا به دست نیروهای انقلابی  

بیفتد و به دست دشمنانش مجازات شود .

وقتی در تبعید بودیم و خبر اعدام هویدا را شنیدیم محمدرضا نه تنها ناراحت نشد ، بلکه به نظرم آمد

 خوشحال هم شده است اودرحالی که عکس جنازه هویدا را که روی جلد مجله اکسپرس چاپ شده بود تماشامی کرد گفت : (( اعدام برای مجازات او کم بود !)) ( رجوع کنید به : زندگی و خاطرات امیر عباس ویدا ،

اسکند دلدم ،نشر گلفام ف تهران 1374) 

 

آقای خلخالی اینگونه بیان می دارد که :

 پس از اعدام هویدا بنا بود جنازه اورا ابتدا به پزشکی قانونی و سپس به اطراف کهریزک منتقل و در

 آنجا به خاک بسپارند . ولی موضوع پی گیری نشد و ما هم متوجه نشدیم و جنازه او به مدت سه ماه و

اندی در پزشکی قانونی ماند .

 

 ابراهیم یزدی به دستور بازرگان از یک طرف یهودی ها و بهائی ها و اسرائیلی

 ها و فرانسوی ها از طرف دیگر دست به دست هم داده و جنازه را در یک تابوت گذاشتند و با ایر فرانس به فرانسه فرستاند .

 آنها سپس جنازه را با طمطراق به اسرائیل بردند و در

 فرودگاه ((لود)) تل آویوتعدادی از وطن فروشان و ساواکی

 ها و اسرائیلی ها ی تروریست به دستور مناخیم بگین با

 رژه نظامی و سلام مخصوص و پرچم طاغوتی ایران و آرم شاهنشاهی ، تشیع جنازه کرده و آن را به الخلیل و در کنارقبر پدرش دفن نمودند .

 

 

اسکندر دلدم هم اینگونه بیان می دارد که :

 

مرحوم دکتر گرمان در ایران جنازه  خارجیانی را که بستگان آنها قصد انتقال

 

اجساد و درگذشتگان خود را داشتند مومیائی می کرد وپس از پیروزی انقلاب و

 

 اعدام  امیر عباس هویدا جنازه او را هم که مدتها در

 

پزشکی قانونی بلا تکلیف مانده و کسی برای تحویل آن

 

مراجعه نمی کرد مومیایی کرد . بعدها دکتر فرشته

 

رضوی (( خواهر زاده هویدا )) جنازه را تحویل گرفت و

 

این جنازه از ایران به اسرائیل منتقل و در قبرستان

 

بهائیان در الخلیل در کنار قبرپدرش دفن شد .

(ص 191 من و فرح پهلوی )